اولين كوتاه كردن مو
پنجشنبه پيش، يعني12 تير 93 براي اولين بار موهاي شمارو كوتاه كه چه عرض كنم از بيخ زديم.بابايي موهاتو با ماشين اصلاح يك درجه كمتر از كچلي(يه ذره مو بود)زد.اينقدر بامزه شدي كه نگو
يه سفره يك بار مصرف تو حال انداختم و شما رو وسطش نشوندم بعد تلويزيون رو روشن كردم و برنامه هايي كه دوست داشتي رو از رو فلش برات آوردم(برنامه گل آموز شبكه 5 و باب اسفنجي). بعد حواس شما هم پرت اين برنامه ها شد و بابايي هم تند تند موهات رو كوتاه كرد. از ساعت 6 بعد ظهر تا 6/20موهاي نا نازت پريد...
اين هفته پيشرفتايي هم تو صحبت كردن و شعر خوندنت داشتي پسرم.اونقدر شعر دوست داري كه خودت گاهي يه تيكه از اونو مي خوني و ميگي ماماني بخون.آخ قربون اون حرف زدنت بره ماماني...
پسرم صلوات رو اينجوري ميفرستي: الااا م صله الا م واله م
شعرها: من ميگم: شبا كه ما ميخوابيم ... شما ميگي: آقا پليسه بيداااره
ما خواب خوش ميبينيم، اون دنباله... شكاله
آقا پليسه ...زلنگه با دزدا خوب ... مي جنگه
ما پليسو دوست داريم ، بهش ...احتلام ميزاليم
يه توپ دارم...گليه سرخ و سفيدو....آبيه
ميزنم زمين ... هوا ميره نميدوني تا .... كجا ميره
من اين توپو ... نداااشتم مشقامو خوب ... نيشتم
بابام به من عيدي داد يه توپ....گلي داد
چرت و پرتايي كه من ميخوندم هم به عنوان شعر ميخوني.مثل:
يه پسر دارم ...شا نداااله از خوشكلي....تا نداااله به كس كسونش ...نميدم
به همه نشونش...نمي دم به كسي مي دم كه ... كس باشه
پيرن تنش ... اطس باشه