محرم 96
...
نویسنده :
مامان سيد امير علي و سيد امير حسين
16:46
اول مهر 96
...
نویسنده :
مامان سيد امير علي و سيد امير حسين
16:31
عيد غدير خم و سيد كوچولوها
سيد كوچولوهاي مامان ، فرشته هاي خداي مهربونم روي زمين ، عيد امامت و ولايت رو بهتون تبريك ميگم و از اينكه خدا منو لايق دونست كه مادر دو سيد باشم ، خوشحالم امسال عيد غدير خم رفتيم پيش عمه سيد كوچولو ها و تازه ديشب برگشتيم . مهموناي عيدمون از امروز خواهند اومد . ...
نویسنده :
مامان سيد امير علي و سيد امير حسين
12:25
گوشه اي از فعاليتهاي سيد امير علي در مهد و خانه
ظرف شستن عزيز مامان ... خوردن لواشك مامان ساز...نوش جونتون &nbs...
نویسنده :
مامان سيد امير علي و سيد امير حسين
7:29
از شير گرفتن سيد امير حسين
سلام عشقاي مامان بالاخره سيد امير حسين هم به مرز استقلال نزديك شد.قراره پسر كوچولوي مامان بشه يه بزرگ مرد مستقل كه ديگه موقع خواب با شير نخوابه ...الهي مامان فدات شه كه تحمل رنج و ناراحتيت رو ندارم.تحمل گريه و غصه خوردنت رو ندارم .احساس اينكه من ميتونم شيرت بدم اما از قصد اين كار رو نميكنم و تو گريه ميكني حس بديه و كاش اين روزهاي رنج تو زودتر سپري شه... از روز چهارشنبه اول شهريور شروع كردم.ظهر كه اومدم خونه ديگه شيرت ندادم.ظهر حسابي گريه كردي و چشمات پر از خواب بود .خيلي غصه خورديم دو تاييمون اما ميدونم اين راه رفتني رو بايد رفت .تو هم يه روز يادت نميمونه مثل داداشي اين روزها رو و من مطمئنم اين خاطره از ذهنت به زودي پاك ميشه....
نویسنده :
مامان سيد امير علي و سيد امير حسين
7:24
22 ماهگي سيد امير حسين
سلام عشقاي مامان 22 ماه از تولد سيد كوچولوي مامان گذشته.گذر زمان اينقدر سريع اتفاق ميافته كه قبول اين باور ،دور از ذهن و دور از فهم منه. بزرگ شدين عزيزان مادر.بزرگ مردان كوچك من تمام دلخوشي و تمام زندگي من شما دو نفرين و اگه شما عشقاي مامان نبوين ،مطمئنا من اين نقطه از زندگيم نبودم.عاشق شما و عاشق خالق شمام و سپاس اون خدايي رو كه شما دو نفر رو به من هديه داد. خدا يا سلامت فرزندانم را قبل از هر خواسته اي از تو ميخوام.الهي آمين ...
نویسنده :
مامان سيد امير علي و سيد امير حسين
11:52